سالهای آزگار است که دستاندرکاران امر گردشگری در کشور تلاش میکنند تا «برند» گردشگری ایران را بسازند. تلاشهایی که لزوما موفق نبودهاند و به عقیده کارشناسان حوزه برندسازی کارشناسانه و حرفهای هم نبودهاند. یکی از مسائلی که پیش روی برندسازی گردشگری ایران مانع ایجاد میکند، درس نگرفتن از تجربههای مشابه و به تعبیری اصرار به اختراع چرخ است.
ما در انتشارات سیته بر این باوریم که با نگاهی به تجربه جهان در حوزههای مختلف، به ویژه تبلیغات و بازاریابی، میتوان به حرکت چرخ توسعه در صنایع مختلف سرعت بخشید. به همین خاطر، در حوزه گردشگری کتابی با عنوان «برندسازی گردشگری با تبلیغات شگفتانگیز» نوشته فرزاد مقدم منتشر کردهایم که حاوی 10 بررسی موردی از برندسازی گردشگری در 10 کشور جهان است.
دکتر فرزاد مقدم که خود یکی از اساتید به نام در حوزه برندسازی است، در این کتاب 10 کشور استرالیا، هندوستان، ترکیه، سنگاپور، ولز، نیوزلند، مالزی، چین و کشورهای اروپای مرکزی و شرقی را در زمینه برندسازی گردشگری به شکل عمیقی مطالعه کرده است. مقدم در هر فصل از این کتاب به تفصیل برندسازی گردشگری در یکی از این کشورها را بررسی میکند، فرایند منجر به تغییر در کمپین تبلیغات گردشگری هر یک از آنها را تشریح میکند و شیوه طراحی کمپین هر یک از این کشورها را توضیح میدهد.
فرزاد مقدم همچنین در کتاب برندسازی گردشگری با تبلیغات شگفتانگیز شیوه انتخاب شعار گردشگری هر کشور را به صورت موشکافانه بررسی میکند و فلسفه انتخاب شعار کشورها را توضیح میدهد.
کشورهای انتخاب شده در این کتاب، هر یک توانستهاند در ابتدای قرن بیست و یکم کمپینهای موفق تبلیغاتی در گردشگری طراحی و اجرا کنند که موجب توسعه گردشگری این کشورها شده است. به عنوان مثال، فرزاد مقدم توضیح میدهد که چگونه دستاندرکاران گردشگری در استرالیا از رویداد المپیک سیدنی برای دستیابی به اهداف گردشگری این کشور بهره بردند، یا اینکه هندوستان با چه شیوهای و با تکیه بر چه ارزشهای منحصر به فردی توانست کمپین «هندوستان شگفتانیگز» را با کمک آژانس اوگیلوی اجرا کند.
عدم وجود برنامههای درازمدت در راستای برندسازی و نبود تبلیغات درست و علمی، انجام ندادن تحقیقات در بازارهای هدف، نداشتن سیستم الگویابی در جهت سرعت بخشیدن و بهبود بخشیدن به طرحها و برنامهها در عدم موفقیت گردشگری ایران موثر است. متاسفانه تبلیغات گردشگری در ایران هنوز فاقد هدفمندی و برنامهریزی صحیح است. افرادی که مسئول تبلیغات گردشگری هستند باید این صنعت را به خوبی بشناسند تا تبلیغات انجام شده به ضد تبلیغ تبدیل نگردند.
از سوی دیگر، فرایند برندسازی باید پیش از تصمیمگیری برای خرج کردن پول در تصویرسازی و پیامرسانی، طی شود. این فرآیند همچنین باید پیش از تصمیمگیری برای استراتژیهای ارتباطات و طراحی پیام، مشخص شدن شرکتهای تبلیغاتی، ساختن وبسایتها و هزینه کردن در بخش روابط عمومی انجام پذیرد.
بازاریابان گردشگری، هر کشور را به مانند یک نام تجاری میبینند. ارزش نام تجاری یک کشور، ارزشی احساسی است که با شنیدن نام آن کشور در مخاطب ایجاد میشود. بر اساس همین ارزش است که مردمان سرزمینهای دیگر درباره گردش یا سرمایهگذاری در کشور هدف تصمیم میگیرند. اما متخصصان تبلیغات به خوبی میدانند که نام تجاری یا برند یک مفهوم چند بعدی است که باید برای ساخت و یا دوبارهسازی آن در ذهن مخاطب، برنامهای هدفمند داشت.