نویسنده: انتشارات سیته

کتاب «انقلاب شبکه‌هاي اجتماعي» تلاش ما براي ارائه‌ي اولين کتاب راهنماي کامل، معتبر و واضح در زمينه‌ي مهم‌ترين پيشرفت‌هاي اقتصادي و اجتماعي عصر کنوني است که همان ظهور سکو، به ‌مثابه‌ مدل سازماني و کسب‌وکار مي‌باشد.

والت ويتمن، شاعر و نويسنده‌ي امريکايي، در شعر خود «اي من! اي زندگي» تفکرات خود را برخاسته از آزمون‌ها و محنت‌هايي مي‌داند که تجربيات بشر را تشکيل مي‌دهند. او مي‌پرسد: «اين چه سودي براي من دارد؟ اي من، اي زندگي!»

ما هفته‌اي يک بار در همايش پروفسور برايان لانگ حاضر مي‌شديم. موضوع مورد بحث، از قبل مشخص نبود. دليل اين گردهمايي، آماده‌سازي براي تحقيق ساليانه‌اي بود که بايد در طي ترم تحصيلي انجام مي‌گرفت.

دیوید آکر، به عقیده‌ی من، در حوزه‌ی برندسازی یک استاد بی‌بدیل و تمام‌عیار است. وقتی به فعالیت‌هایش در حوزه‌ی ارائه‌ی مدل‌های برندسازی نگاه می‌کنیم به نکته‌ی جالبی پی می‌بریم.

مديريت کسب‌وکار و تربيت يک رهبر الهام‌بخش از بسياري جهات شبيه به تراش الماس است؛ از جمله از نظر سرسخت بودن، کمياب بودن و صاف و شفاف بودن. به‌طور کلي ارزش يک تکه الماس بر اساس وزن، برش‌خوردن، رنگ و شفافيت آن تعيين مي‌شود.

کتاب‌هاي برندسازي عمدتاً دو دسته‌اند: دسته‌ي اول نتيجه‌گرا هستند و فقط درباره‌ي اين که برند چيست توضيح مي‌دهند و به نتايج فعاليت برندسازي و فوايد آن اشاره دارند. معمولاً اين نوع کتاب‌ها به عمق فرآيند برندسازي و چگونگي انجام‌دادن آن اشاره‌اي ندارند

هرچقدر در محل کار بیشتر به شما خوش بگذرد، پول بیشتری دریافت می‌کنید.
مارک تواین

دان دریپر، شخصیت جذاب سریال دیدنی مَدمِن یا مردان دیوانه، جمله‌ی معروفی دارد با این مضمون که اگر به آنچه گفته می‌شود علاقه‌ای ندارید موضوع گفتگو را تغییر دهید. افراد دیوانه این‌گونه اخلال ایجاد می‌کنند و بازی را تغییر می‌دهند.

در عصر فرارقابتی حاضر همه‌ی بنگاه‌های اقتصادی و وب‌سایت‌ها در فکر فروش بیشتر و یا حداقل جلوگیری از کاهش فروش، بازگشت هرچه سریع‌تر سرمایه (ROI) یا نزدیک‌تر شدن به نرخ بازگشت داخلی (IRR) و بالاخره رسوخ و نفوذ در ذهن مصرف‌کننده و تقویت پیام‌های تبلیغاتی خود هستند.  

هرچه در مورد من می‌گویند درست است.
من یکی از آن فروشندگان مادرزادم که می‌توانم یخ را به اسکیموها بفروشم، نفت را به عرب‌ها، خوک را به یهودی‌ها، یا هر چیز دیگری که به فکرتان خطور کند.
اما واقعاً چه کسی به این مسأله اهمیت می‌دهد؟